کاروان دل

اشعار یوسف رحیمی

کاروان دل

اشعار یوسف رحیمی

کاروان دل
رهبر معظم انقلاب(حفظه الله):
درس عاشـورا، درس فداکـارى و دیندارى
و شـجاعـت و مواسـات و درس قیـام لله
و درس محبّــت و عشـق اسـت. یکى از
درسهاى عاشورا همین انقلاب عظیم و
کبیرى‌ست که‌ شما ملت ایران پشت‌سر
حسین‌زمان و فرزند‌ ابى‌عبدالله الحسین
علیه‌السلام انجام دادید. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸

در خون ماست غیرت سردار علقمه
هیهات اگر حسین زمان را رها کنیم...
طبقه بندی موضوعی

۱۵۸ مطلب با موضوع «قالب‌ها» ثبت شده است

دوشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۸، ۰۴:۲۵ ب.ظ

انتظار غریبانه

بیا که خانۀ چشمم شود چراغانی
اگر قدم بگذاری به چشم بارانی

بیا که بی‌تو نیامد شبی به چشمم خواب
برای تو چه بگویم از این پریشانی؟

چرا کنم گله از روزهای دلتنگی؟
تو حال و روز دلم را نگفته می‌دانی!

نه دل بدون تو طاقت می‌آورد دیگر
نه تو اگر که بیایی همیشه می‌مانی

چه کرده با دل من داغ، دور از چشمت
چه کرده با دلم این گریه‌های پنهانی

ببین سراغ تو را هر غروب می‌گیرم
قدم قدم من از این کوچه‌های کنعانی

نسیم مژدۀ پیراهن تو را آورد
نسیم آمده با حال و روز بارانی

نسیم آمده با عطر عود و خاکستر
نسیم آمده با ناله‌ای نیستانی

بیا که دختر تو نیست ماندنی بی‌تو
بیا که کُشت مرا این شب زمستانی!

۰ نظر ۱۱ شهریور ۹۸ ، ۱۶:۲۵
یوسف رحیمی
چهارشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۸، ۰۷:۰۰ ب.ظ

کریم السجایا

سلامٌ علی آل یاسین و طاها
سلامٌ علی آل خیر البرایا

سلام خدا و سلام رسولش
به ماهی که همتا ندارد به دنیا

اگر در فضائل... جمیل الثنایا
اگر در خصائل... کریم السجایا

به صورت حمید است و محمود و احمد
به سیرت علی است و عالی و اعلی

به هنگامۀ کارزار است حیدر
به هنگام ذکر و مناجات، زهرا

حسین است در علم و حلم و سیادت
شده عین عباس ساقی و سقا

که ساقی عشق است و مرد شهادت
که سقای آب حیات است و یحیی

خوشا آن اذانی که باران فیضش
کند خاک دل‌مُرده را باز اِحیا

فدای نمازی که وقت قیامش
سراسر شود دشت چشم تماشا

فدای قنوتی که پرواز داده
به افلاک دل‌های دردآشنا را

فدای سجودی که با اشتیاقش
به خاک حرم سجده آورده طوبی

فدای سلامی که گفته‌ست پاسخ
به صد شوق آن را نبی البرایا

۰ نظر ۲۸ فروردين ۹۸ ، ۱۹:۰۰
یوسف رحیمی
سه شنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۸، ۰۸:۳۷ ق.ظ

پس کی تمام می‌شود این جنگ؟

🌷 شهید سیدمرتضی آوینی:

پندار ما این است که ما مانده‌ایم و شهدا رفته‌اند
اما حقیقت آن است که زمان، ما را با خود برده است و شهدا مانده‌اند.


بعد از تو روزها شده بی‌رنگ مرتضی
بی‌رنگ، بی‌قرار و بدآهنگ مرتضی

پرواز ناگهانی‌ات ای همسفر... چه زود...
جامانده این پرستوی دلتنگ مرتضی

دیروز بود رفتی و احساس می‌کنم
من دورم مانده‌ام دو سه فرسنگ مرتضی

خون تو رنگ داده به هفت آسمان شهر
حتی طلوع‌ها شده خون‌رنگ مرتضی

هر روز در محاصرۀ اشک و حسرتم
پس کی تمام می‌شود این جنگ مرتضی؟

سنگ صبور این همه تنهایی من است
هر عصر پنج‌شنبه همین سنگ مرتضی

۰ نظر ۲۰ فروردين ۹۸ ، ۰۸:۳۷
یوسف رحیمی
دوشنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۸، ۱۲:۳۰ ب.ظ

آرامش طوفانی

خورشید هر شب می‌دمد از مشرق پیشانی‌ات
وادی طور است این زمین یا خلوت عرفانی‌ات

جز یاد حق در خلوتت راهی ندارد هیچکس
وقتی که هستی هم‌قسم با سجدۀ طولانی‌ات

هر بار یونس می‌شود مبهوت کظم غیظ تو
چشمی ندیده یک‌دم از این قوم روگردانی‌ات

هر کس اسیر سورۀ والشمسِ رویت می‌شود
از قعر ظلمت می‌رسد تا ساحل نورانی‌ات

عزم تو فولادی‌تر است از میله‌های این قفس
هرگز ندیده دیدۀ فرعونیان حیرانی‌ات

«یا رَبِّ خَلِّصنِی مِنَ السِّجن» از نگاهت می‌چکد
اما همه در حیرت از آرامش طوفانی‌ات

یعقوبی و دارد دلِ تنگت هوای یوسفت
بوی مدینه می‌وزد از گریۀ پنهانی‌ات

با بُشر حافی آمدم امشب به سوی طور تو
آزاد آزاد است از بند جهان زندانی‌ات

۰ نظر ۱۲ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۳۰
یوسف رحیمی
يكشنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۸، ۱۱:۰۰ ق.ظ

یا باب الحوائج

نگاهی کن به این چشمانِ مضطر
هزار امید آوردم بر این در
من و این اشک... یا باب الحوائج
من و این آه... یا موسی بن جعفر

۰ نظر ۱۱ فروردين ۹۸ ، ۱۱:۰۰
یوسف رحیمی
شنبه, ۳ آذر ۱۳۹۷، ۰۸:۳۳ ق.ظ

جان جهان

جان‌بخش‌تر ندیده کسی از تبسمت
جان جهان! فدای سلامٌ علیکمت

آب حیات زمزمه‌های زلال توست
جان می‌دهی به قلب بشر با ترنمت

«اَسریٰ بِعَبدِهِ»... همه از لطف بندگی‌ست
با دوست در «دَنَا فَتَدَلّیٰ» تکلمت

دنیا سکوت کرد و حسین تو لب گشود
از بوی سیب پر شده تکبیر هفتمت

آه ای پدر به داد یتیمان خود برس!
تلخ است این زمانه بدون تبسمت

جان‌ها هنوز تشنۀ درک حضور توست
تو حاضری و باز جهان می‌کند گمت

۰ نظر ۰۳ آذر ۹۷ ، ۰۸:۳۳
یوسف رحیمی
چهارشنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۷، ۰۳:۳۰ ب.ظ

رفتند که این نام سرافراز بماند

🌷 تقدیم به شهدای عزیز به ویژه شهید مظلوم حجت‌الاسلام محمد تولایی

رفتند که این نام سرافراز بماند
بر مأذنه‌ها نام علی باز بماند

رفتند که در این قفس تنگ، در این شهر
یک پنجرۀ رو به خدا باز بماند

رفتند که در دل، دلِ ما عشق نمیرد
رفتند که زیبایی این راز بماند...

هر کس به دلش شوق خطر هست بیاید
هر کس که ندارد دل پرواز، بماند

گفتند که اعجاز حسین است شهادت
رفتند که این راهِ پُر اعجاز بماند

۰ نظر ۲۸ شهریور ۹۷ ، ۱۵:۳۰
یوسف رحیمی
پنجشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۵:۰۴ ب.ظ

هیهات مِنّا الذّلّة

همیشه طعم غزل‌های تازه شیرین نیست
همیشه باغ پر از سیب پشت پرچین نیست

کسی نخواسته که روی خوش نشان ندهد
ولی کسی که بدی دیده است خوش‌بین نیست

دوباره نقش نگین فتنۀ ابو موساست
همان‌که عالم دین هست و عامل دین نیست

نخواه راه تو از کربلا جدا باشد
چگونه زندگی بی‌حسین ننگین نیست؟

«که در مصاف ستم ایستاده باید مُرد»
بلند نیست برادر! سری که خونین نیست!

«سری به نیزه بلند است در برابر ما»...
سروده‌ایم ولی کل داستان این نیست...

سروده مشترک حامد اهور و یوسف رحیمی
سیزدهم آبان ۱۳۹۵ (شب شعر عاشورای شیراز)

۰ نظر ۲۰ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۷:۰۴
یوسف رحیمی
يكشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۲:۴۰ ب.ظ

عطر مناجات

نور حق می‌دمد از مشرق سجادۀ تو
چه شکوهی‌ست در این زندگی سادۀ تو

می رود از نظرش جنت و مُلک و ملکوت
آن‌که از روز نخستین شده دلدادۀ تو

هر کسی معجزۀ عشق تو را باور کرد
می‌شود بنده ولی بندۀ آزادۀ تو

با کرامات نگاهت دل هر عاشق را
می‌برد سمت خدا، روشنی جادۀ تو

آمدی تا به جهان نور یقین برگردد
نور ایمان و سعادت به زمین برگردد

۰ نظر ۰۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۲:۴۰
یوسف رحیمی
شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۲:۳۷ ب.ظ

روضة الحسین

تا آبشار زلف تو را شب نوشته‌اند
ما را اسیر خال روی لب نوشته‌اند

در اعتکاف گیسوی تو سال‌های سال
مشغول ذکر و سجده و یا رب نوشته‌اند

در مسجد الحرام خم ابروان تو
مثل فرشتگان مقرب نوشته‌اند

در محضر نگاه الهی تو مرا
در خیل نوکران مهذَب نوشته‌اند

شب‌های جمعه که دل من مست کربلاست
از اشتیاق وصل لبالب نوشته‌اند

با یک نگاه مادرت اینجا رسیده‌ایم
ما را دلی‌ست فاطمه‌مذهب...؛ نوشته‌اند:

«از هر چه بگذری سخن دوست خوشتر است»
ما را فدای دلبر زینب نوشته‌اند

۰ نظر ۰۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۲:۳۷
یوسف رحیمی