همیشه نور هدایت چراغ محفل ماست
از ابتدا گِل من را خدا مطهر کرد
و بعد عشق تو را در دلم مقدر کرد
زلال ناب ولایت به جان من نوشاند
سپس تمام دلم را به نام حیدر کرد
ز خاک چادر زهرا سرشت قلبم را
زلال اشک مرا از تبار کوثر کرد
سپس کمی نمک روضه در وجودم ریخت
به عطر سیب حسینی مرا معطر کرد
مرا اسیر غزلهای چشمتان میخواست
نگاه روشنتان را کمیتپرور کرد
به من اجازه بده تا که شاعرت باشم
دوباره یک سحر جمعه زائرت باشم
همیشه میوزد از مرقدت نسیم بهشت
پر است صحن و سرای تو از شمیم بهشت
کنار گنبد و گلدستههای تو پیداست
شکوه عرش خدا، شوکت عظیم بهشت
عبور میکند از صحن آسمانی تو
مسیر روشن حق، راه مستقیم بهشت
همین که چشم من آقا به چشم تو افتاد
شدم اسیر نگاهت شدم مقیم بهشت
دوباره شوق زیارت، دوباره شوق حرم...
منم «کبوتر» صحن تو، «یا کریمِ» بهشت
کبوتری شده این دل، شده هوایی تو
شدهست مثل گدایان سامرایی تو
بخوان زیارت پر محتوای «جامعه» را
بخوان که خوب بفهمم بهای «جامعه» را
طنین «اِن ذُکرَ الخیر...» میرسد هر دم
بخوان و شرح بده آیه آیه «جامعه» را
دوباره ذکر لبانم «کلامُکُم نور» است
ببار بر دل من روشنای «جامعه» را
دلی که مشتری جامعهکبیرۀ توست
نمیخرد همه رنگ و ریای جامعه را
بیا بخوان دلم امشب: «وَ فَرَّجَ عَنَّا»
بخوان از عمق وجودت خدای جامعه را
خدا! کدام خدا؟ او که بردمش از یاد!
هم او که میشنود ربنای جامعه را
هم او که میشنود، او که میدهد پاسخ
دعای خستهدلان را، دعای جامعه را
قسم دهیم خدا را به نام و یاد علی
رها شود دگر از هر بلا، بلاد علی
به غیر وادی عشق تو نیست وادی ما
ولایت تو مبانی اعتقادی ما
شکوه مکتب شیعه رهین همت توست
کلام و فلسفه و فقه اجتهادی ما
میان چشم تو آیات فتح را دیدیم
بهپاست با مددت نهضت جهادی ما
اگر کم از تو و جود و جلال تو گفتیم
حساب کن همه را پای کمسوادی ما
همیشه نور هدایت چراغ محفل ماست
به لطف این که تو هستی امامِ هادی ما
تویی تو هادی اُمَّت، تویی اباالمهدی
دعا کن از سفر آید دگر منادی ما
کسی که بی گل رویش در این زمستانها
گرفته رنگ خزان، روزهای شادی ما
کسی که میشنود این جهان ندایش را
صدای روشن او، عطر آشنایش را
بخوان مرا که به عشق تو مبتلا باشم
بخوان مرا که هوایی سامرا باشم
غریب آمدهام از ولایت غربت
مرا به اسم صدا کن، که آشنا باشم
مرا اسیر خودت کن، که این دو روزۀ عمر
ز رنگ و بوی تعلق دگر رها باشم
بیا به خانۀ دل، این دلی که خانۀ توست
بیا که زائر تو... زائر خدا باشم
چه میشود که شب جمعه زائر صحنت...
چه میشود سحر جمعه نینوا باشم
دو قطره اشک شوم در طواف ششگوشه
که خاکبوس دو مشهد، دو کربلا باشم
خوشا هوای رسیدن خوشا هوای حسین
خوشا کسی که رسیده به کربلای حسین