دوشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۸۸، ۱۱:۵۵ ق.ظ
با تربت تو کام دلم را گشودهاند
شکر خدا که بوی محرم گرفتهام
در کوچههای سینهزنی دم گرفتهام
شکر خدا عبادت من روضههای توست
در دل دوباره هیأت ماتم گرفتهام
گاهی کنار روضهات از دست میروم
با چشمهای پر شفق و غم گرفتهام
این آبروی نوکری هیأت تو را
از دستمال مشکی اشکم گرفتهام
دیگر هراس روز قیامت نمیبرم
وقتی دخیلی از پر پرچم گرفتهام
با تربت تو کام دلم را گشودهاند
عمری اگر که بوی محرم گرفتهام
گفتم میان روضه از اعجاز چشمهات
دیدم رسیدهام به حوالی کربلات
۸۸/۰۹/۲۳