شمیم جنت
امشب که فرشتگان سخن میگویند
گویا سخن از زبان من میگویند
ذکر لبشان شنیدنیتر شده است
در ارض و سما حسن حسن میگویند
خاک قدمش شمیم جنت دارد
در هر نفسش عطر اجابت دارد
اعجاز محمدیست در چشمانش
از بس که به جَدّ خود شباهت دارد
ای زمزمۀ صبح و نسیم ادرکنی
آیینۀ رحمان و رحیم ادرکنی
ای در کرم و سخاوت و آقایی
بیخاتمه، اَیها الکریم ادرکنی
مانند علی لحن فصیحی داری
در چهرۀ خود نور ملیحی داری
آقا حرم الله شده دلهامان
در هر دل بیتاب ضریحی داری