کاروان دل

اشعار یوسف رحیمی

کاروان دل

اشعار یوسف رحیمی

کاروان دل
رهبر معظم انقلاب(حفظه الله):
درس عاشـورا، درس فداکـارى و دیندارى
و شـجاعـت و مواسـات و درس قیـام لله
و درس محبّــت و عشـق اسـت. یکى از
درسهاى عاشورا همین انقلاب عظیم و
کبیرى‌ست که‌ شما ملت ایران پشت‌سر
حسین‌زمان و فرزند‌ ابى‌عبدالله الحسین
علیه‌السلام انجام دادید. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸

در خون ماست غیرت سردار علقمه
هیهات اگر حسین زمان را رها کنیم...
طبقه بندی موضوعی
جمعه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۷، ۱۱:۳۳ ق.ظ

دو راهی

این اشک‌های سر زده خواهی نخواهی است
یعنی تمام شعرم اسیر دو راهی است

این واژه‌های تب‌زده غرق تلاطم‌اند
در های و هوی تشنگی و العطش گم‌اند

باید ز هرم آه دلی شعله ور کنیم
با چلچراغ اشک شبی را سحر کنیم

باید دخیل دل به پر جبرئیل بست
آری به قلب معرکه باید سفر کنیم

پس از کدام حادثه باید شروع کرد
پس از کدام واقعه صرف نظر کنیم

میدان پر از صدای کف و طبل و هلهله است
خیمه اسیر شیون و آشوب و ولوله است

آرام دیدهٔ تری از دست می‌رود
صبر و قرار مادری از دست می‌رود

بی‌تاب می شود ز تلظی اصغرش
با دیدن کبودی لب‌های پرپرش

در مشک‌های تشنه نَمی هم نمانده است
آبی به غیر اشک دمادم نمانده است


این اشک‌های سر زده خواهی نخواهی است
بانوی دل شکسته اسیر دو راهی است

ماتم گرفته کودکش آخر چه می‌شود
لب‌های خشک سورهٔ کوثر چه می‌شود

یک جرعه آب گرچه دگر در خیام نیست
او را توان خواهش آب از امام نیست

با دست عمه هر گرهی باز می‌شود
قلب علی هواییِ پرواز می‌شود

تا عرش دست‌های پدر پر کشیده تا ...
تا قلّه‌های عشق و شهادت رسیده تا ـ

محشر به پا کند همه جا با صدای خود
این بار با صدای رجز گریه‌های خود

اما سپاه کوفه جوابش شنیدنی‌ست
تصویر آب دادن این غنچه دیدنی‌ست

چشمان تیر محو سیپیدی حنجرش
رحمی کند خدا به دل خون مادرش

ای وای التهاب سه‌شعبه چه می‌کند؟
با این گلو شتاب سه‌شعبه چه می‌کند؟

تیری که روی دست پدر کرد پرپرش
حالا دخیل بسته به رگ‌های حنجرش


این اشک‌های سر زده خواهی نخواهی است
حالا امام خسته اسیر دو راهی است

این گونه عاقبت پسر از دست می رود
بیرون کشد سه‌شعبه سر از دست می رود

«یک گام رو به پیش و یکی رو به پس رود
حالا مردد است به سوی چه کس رود»

دیده میان قلب حرم اضطراب را
دیده کنار خیمه غروب رباب را

دیدند پشت خیمه پدر قبر می‌کند
قبری برای این دل بی‌صبر می‌کند

اما چگونه خاک بریزد بر این گلو
بر چشم‌های بی‌رمق و نیمه باز او

بهتر که پشت خیمه‌ای آرام خفته است
بهتر که آیه‌های نحیفش نهفته است

بر مصحف تنش که جسارت نمی‌شود
این سوره عصر واقعه غارت نمی‌شود

دیگر به شام شوم تماشا نمی‌رود
دیگر سرش به نیزهٔ اعدا نمی‌رود

تا شام و کوفه همسفر آفتاب نیست
بر نیزه‌ها مقابل چشم رباب نیست


این اشک‌های سر زده خواهی نخواهی است
شاعر هنوز هم به سر این دو راهی است

گفتند که نیامده دشمن به سوی او
سرنیزه‌ای نبوده پی جستجوی او

اما چه کرد کینهٔ این قوم با تنش
شد سینهٔ شکستهٔ ارباب مدفنش *

#یوسف_رحیمی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* در باب محل دفن پیکر مطهر حضرت علی اصغر علیه‌السلام در مقاتل اختلاف نظر وجود دارد. اما با توجه به شواهد و قرائنی که وجود دارد و همین طور با تکیه به نظر علما در دوران مختلف تاریخی، قول ذکر شده بر سایر اقوال رجحان دارد.

۹۷/۰۱/۱۷
یوسف رحیمی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی