شنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۸:۰۶ ق.ظ
تا گوید هر چه هست در گمنامی ست
بین ملکوتیان چه نامش نامی ست
می آید و با آمدنش پیغامی ست
این گونه غریب و بی نشان می آید
تا گوید هر چه هست در گمنامی ست
۰ نظر
۲۴ فروردين ۹۲ ، ۰۸:۰۶
بین ملکوتیان چه نامش نامی ست
می آید و با آمدنش پیغامی ست
این گونه غریب و بی نشان می آید
تا گوید هر چه هست در گمنامی ست
می آیم از راهی که لبریز سفرهاست
پرواز در پرواز، ردّ بال و پرهاست
از معبری که غرق باور غرق شور است
از سنگری که چشمة جاری نور است
از نیمه شب های مناجات و عبادت
از لحظه های روشن قبل از شهادت
شب های جمعه ذکر یا قدّوس یا نور
معراج اشک و بندگی پرواز تا نور
سربند یازهرا ، سلوکی آسمانی
یعنی شکوه عاشقی در بی نشانی
هر صبح جمعه ندبه های بیقراری
دلتنگی و بی تابی و چشم انتظاری