با کاروان محرم
من از تو بال و پر میخواهم ای عشق
نگاهی شعله ور میخواهم ای عشق
دلی بیتاب دارم از غم تو
دلی بیتابتر میخواهم ای عشق
السلام علی المهدی (عج)
+ یا این دل شکسته ما را صبور کن
+ سر می شود زمانه ولی بی تو غرق آه
+ میخواستم از ماتم دل با تو بگویم
السلام علی الحسین (ع)
+ با نور خود سرشت مرا ناب ناب کن
+ در هر مصیبت و محنی فَابکِ لِلحُسَین
+ لبریز آه و ندبه و غم گریه میکنم
+ هر که از خود گذرد در سفر کرب و بلاست
حی علی العزا
+ این روزها غم تو مرا میکشد حسین
+ شکر خدا که بوی محرم گرفته ام
+ اگر تا کربلا رفتی دل من
غریب کوفه
+ شانه های زخمی اش را هیچ کس باور نداشت
+ آن روز کوفه حال و هوایی غریب داشت
با کاروان عشاق
یاس سه ساله
+ با سر رسیده ای بگو از پیکری که نیست
+ می ریخت لاله لاله غم از عرش محملش
+ لب بسته است ، بی رمق و خسته، بی شکیب
+ یک نیمه شب بهانهی دلبر گرفت و بعد
دو ماه زینب(س)
اصحاب آفتاب
+ در عاشقی به منزل آخر رسیده ایم
یادگار مجتبی
ماه قبیله
شهید شش ماهه
+ این اشکهای سرزده خواهی نخواهی است
آینه پیمبر(ص)
+ امشب دلم آشفته ی داغ جوانی ست
+ فزت و ربّ کرب و بلا را بخوان علی
سقای عطشان
+ در دست تو تلاطم شمشیر دیدنی ست
+ از کار عشق این گره بسته وا نشد
+ بگیر این دست ها را یا اباالفضل
عاشورا
+ در کربلا شکسته شد آئینه ی علی
+ تا باز کرد در دل روضه لهوف را
پس از عاشورا
+ چشم وا کردم و پرپر شدنت را دیدم
امام اشک
+ رحمت واسعه ات دست مرا می گیرد
+ از روزهای قافله دلگیر می شوی
+ ذکر مصیبت می کند الشام الشام
+ وَ أنَا بْنُ مَنْ قُتِلَ صَبْراً
داغ اسارت
+ یک کاروان سپیده رسیده به شهر شام
+ خورشید زینب شام را هم زیر و رو کن
غروب چهلم