پنجشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۰۰ ق.ظ
ای کاش در دنیا فقط یک رهگذر بودم...
عمری گذشت و کوچه کوچه دربدر بودم
آوارهای از بادها آوارهتر بودم
یک عمر مثل یک غریبه زندگی کردم
از بسکه از حال دل خود بیخبر بودم
هر شب من و دلواپسی، هر شب من و حسرت
تا صبح در تنهایی خود غوطهور بودم
دل بستم این دلبستگی بیچارهام کرده
ای کاش در دنیا فقط یک رهگذر بودم
از دست دنیا این همه بازی نمیخوردم
آری! اگر در فکر دنیای دگر بودم
ناگاه وقت رفتن است و آه دلتنگم
ای کاش گاهی هم به یاد این سفر بودم
چشم انتظاری ماند و من، تا آخر این راه
یک عمر از حال عزیزم بیخبر بودم...
۹۴/۰۴/۱۱